آموزش مهارتهای زندگی چرا ؟ و چگونه ؟
به نظر نگارنده : مهارتهای زندگی روشهایی هستند که انسانها با آموختن این روشها و مهارتها قادر به زندگی در یک اجتماع می شوند و همه انسانها به نوعی از این مهارتها برخوردارند ولی کیفیت و کمیت برخورداری از این مهارتها در انسانها متفاوت است.بر ای مثال: "برقراری ارتباط" یک مهارت است و همه انسانها این مهارت را دارا هستند، ولی سطوح این توانایی و نوع آن در افراد متفاوت است. به عبارتی : یک نفر با خشم و خود برتر بینی می خواهد با دیگری ارتباط برقرار کند و دیگری با فروتنی ، خضوع و خود کم بینی و فرد دیگر بدون فروتنی و خود برتربینی و با احترام به طرف مقابل با مخاطب خود ارتباط برقرار کند و این سه نوع روش متفاوت برقراری ارتباط است. ولی کدام روش بهتر، کارسازتر و مطمئن تر است؟
یافتن جواب این سوال است که آموزش مهارتهای زندگی را برای تمام افراد ضروری می کند. بدون شک بهترین نوع برقراری ارتباط روش سوم ، یعنی:ارتباط توام با احترام به طرف مقابل و بدون داشتن خود کم بینی یا خود برتر بینی است و حال که دانستیم بهترین روش برقراری ارتباط کدام است باید آنرا یادبگیریم. یادگیری این مهارت نیز نیاز به تمرین و ممارست و شرکت در کلاسهای آموزش مهارتهای زندگی است.
پژوهشهای متعدد نشان دادهاند که خودـآگاهی (self-awareness)، عزّتنفس (self-esteem)، و اعتمادبهنفس (self-confidence)، شاخصهای اساسی توانمندیها و ضعفهای هر انسانی هستند (WHO، 1994).داشتن این سه شاخصه مهم در زندگی فرد را قادر می کند تا به نحو احسن از فرصتهای پیش آمده در زندگی خود استفاده نماید و مهارتهای زندگی بر پایه این سه شاخصه مهم بنانهاده شده و هدف آموزش مهارتهای زندگی ارتقاء این سه شاخصه می باشد.
یونیسف مهارتهای زندگی را در چندین سطح دستهبندی میکند:
- سطح اول، مهارتهای پایهای و اساسی روانشناختی و اجتماعی هستند. این مهارتها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی میباشند، نظیر خودآگاهی و همدلی.
- سطح دوم، مهارتهایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار میگیرند، نظیر مذاکره و برقراری ارتباط ، رفتار جرأتمندانه، و حلّ تعارض.
- سطح سوم، مهارتهای زندگی کاربردی هستند، نظیر مبارزه با نقشهای جنسیتی سنتی یا امتناع از سوءمصرف مواد.
سازمان جهانی بهداشت در برنامة مهارتهای زندگی که در سال ۱۹۹۳ معرفی نمود، ده مهارت را بهعنوان مهارتهای زندگی اصلی معرفی نمود. این ده مهارت از سوی یونیسف و یونسکو نیز بهعنوان مهارتهای زندگی اصلی شناخته شدهاند. این مهارتها عبارتاند از:
۱. مهارت تصمیمگیری (decision-making):
۲. مهارت حلّ مسئله (problem solving):
۳. مهارت تفکر خلاق (creative thinking):
۴. مهارت تفکر نقاد (critical thinking):
۵. توانایی برقراری ارتباط مؤثر (effective communication):
۶. مهارت ایجاد و حفظ روابط بینفردی (interpersonal relationship skills):
۷. خودآگاهی (self-awareness):
۸. مهارت همدلی کردن (empathy):
۹. مهارت مقابله با هیجانها (coping with emotions):
۱۰. مهارت مقابله با استرس (coping with stress):
در مطالب بعدی سعی خواهیم کرد تک تک این مهارتها را به صورت جداگانه شرح و بسط دهیم:
عناصر اصلی مهارتهای زندگی:
سازمان جهانی بهداشت (۲۰۰۴) ده مهارت زندگی فوقالذکر را به سه طبقه یا گروه اصلی تقسیم میکند:
الف) مهارتهای مرتبط با تفکر نقاد یا تصمیمگیری: این مهارتها شامل همة آن چیزهایی است که با تواناییهای جمعآوری اطلاعات، ارزیابی آنها و توانایی بررسی نتایج هر یک از این اطلاعات بر اعمال خود فرد و دیگران مرتبط میباشد. در این گروه از مهارتها فرد میآموزد که چگونه تأثیر ارزشهای خودش و دیگران را بر راهحلهای انتخابی خویش تحلیل کند.
ب) مهارتهای بینفردی و ارتباطی: گروه دوم مهارتها، آنهایی هستند که با ارتباط کلامی و غیرکلامی، گوش دادن فعال، و توانایی ابراز احساسات و بازخورد دادن مرتبط هستند. در این طبقه مهارتهای مذاکره، امتناع و رد کردن درخواست دیگران، و مهارت رفتار جرأتمندانه نیز جای میگیرند. مهارتهایی که به فرد کمک میکند تا تعارضات بینفردی را حل کند، نیز در دستة مهارتهای بینفردی است. همدلی، توانایی گوش دادن و درک نیازهای دیگران نیز بخشی از این دسته مهارتها هستند. کار گروهی، توانایی همکاری با دیگران و توانایی احترام گذاشتن به دیگران هم در این دسته جای میگیرند. به این ترتیب، این گروه از مهارتها به مقبولیت اجتماعی کمک کرده و پایههای رفتار و روابط اجتماعی سالم را بنا میگذارند.
پ) مهارتهای مقابلهای و مدیریت فردی: این مهارتها هستة کنترل درونی را غنی میسازند و به این ترتیب فرد میآموزد که میتواند بر اطراف خویش اثر بگذارد و تغییری ایجاد کند. عزّتنفس، خودآگاهی، مهارتهای ارزشیابی خویشتن، و توانایی تعیین اهداف نیز بخشی از مجموعة مهارتهای مدیریت خویشتن هستند. خشم، سوگ، و اضطراب همگی باید مدیریت شده و فرد یاد بگیرد که چگونه با شوگ، فقدان یا ضربههای روانی مقابله نماید. مدیریت استرس، مدیریت زمان، روشهای تفکر مثبت و آرامسازی بخشی از این گروه مهارتهای زندگی هستند.
بطور خلاصه مهارتهای زندگی سعی دارد، روشهای تفکر و انتقاد ، روشهای برقراری ارتباط و روشهای مقابله را به ما آموزش دهد.
این تعریف مختصری بود از مهارتهای زندگی و انواع آن ، که قصد داریم در مطالب بعدی هر یک از مهارتهای زندگی را با زبان ساده و با استفاده از مثال برای خوانندگان شرح دهیم که در این رابطه نظر شما برای این حقیر مهم بوده راهنمای نگارش مطالب بعدی خواهد بود.
برگرفته از کتاب:
راهنمای عملی برگزاری کارگاههای آموزش مهارتهای زندگی: کتاب راهنمای مدرس/ تألیف: لادن فتی... (و دیگران).- تهران: دانژه، ۱۳۸۵.
برچسب: ،